مداد رنگی چندین دهه است که به طور گسترده در کلاس های درس استفاده می شود.
احتمالاً در دوران کودکی از آنها استفاده میکردید – مجموعههای سخت و شنی که به دانشآموزان داده میشد، با رنگهایی که خیلی کمرنگ یا کسلکننده نبودند را به خاطر دارید؟ به همین دلیل، مدادهای رنگی مدتها بهعنوان نوجوان دیده میشدند (به همان صورتی که نشانگرها بهعنوان یک رسانه هنری زیبا نادیده گرفته میشدند).
حتی زمانی که مداد رنگی و خودکار کیان هفت دهم با کیفیت بالا در دهه 1930 ظاهر شد، بیشتر توسط تصویرگران و طراحان گرافیک فروتن استفاده می شد.
هنرمندان زیبا گاهی از آنها برای طراحی و برنامه ریزی استفاده می کردند، اما نه برای خلق آثار هنری تمام شده.
این نگرش از دهه 1960 به بعد شروع به تغییر کرد، زیرا هنرمندان خوب شروع به استقبال از مداد رنگی برای تطبیق پذیری و سهولت بیان کردند.
این روزها، آنها به عنوان یک رسانه هنری مشروع در نظر گرفته می شوند، و همچنین بین رنگ گرایان بسیار محبوب هستند.
مدادهای رنگی میتوانند سبکهای هنری را بیان کنند که بیانگر و انتزاعی یا جزئی و واقعی هستند.
در حالی که استفاده از آنها در مقایسه با مواد مرطوب مانند رنگ (از نظر رنگ بندی) کند است، اما در مورد کنترل و جزئیات تقریباً بی نظیر هستند.
از آنجایی که مدادهای رنگی تا حدی شفاف هستند (همچنین به عنوان “نیمه مات” شناخته میشوند)، شما معمولاً از روشن به تیره کار میکنید و به تدریج رنگهای خود را افزایش میدهید.
مداد رنگی، مانند آبرنگ، به دلیل کیفیت شفاف خود مشهور است، که می تواند به آثار هنری شما درخشندگی چشمگیری ببخشد، به خصوص روی کاغذهای بافت.
اگر خیلی سخت فشار ندهید، شکافها یا درههای ریز در دانههای کاغذ، توسط رنگدانه دست نخورده باقی میمانند و اجازه میدهند تا از طریق آن بدرخشند.
برای مثالی از منظورم، این طراحی مداد رنگی توسط دیوید ساف را بررسی کنید.