این مطالعه نشان داد که کودکان در هنگام بازی با عروسکها بیشتر در مورد افکار و احساسات دیگران صحبت میکنند، مفهومی که به عنوان زبان حالت داخلی شناخته میشود، در مقایسه با بازیهای خلاقانه روی تبلت رایانهای، مانند یک بازی آرایشگری یا یک بازی شهرسازی.
با شخصیت ها آنها همچنین به احتمال زیاد عروسک روسی بزرگ را به صورت دوم شخص خطاب می کردند و مستقیماً با آنها صحبت می کردند، در حالی که شخصیت های روی صفحه کامپیوتر را به صورت سوم شخص به آنها ارجاع می دادند.
تفاوتی بین پسران و دختران مشاهده نشد.
گرسون گفت: “زبان حالت داخلی می تواند نشان دهد که کودک در حین بازی با عروسک ها به افکار و احساسات دیگران فکر می کند.”
بنجامین ماردل، که در مورد آموزش بازی در مدرسه تحصیلات تکمیلی هاروارد تحقیق میکند و در این کار دخالتی نداشت، گفت: «فرضیهای که بازی با عروسکها داربستی را برای کودکان خردسال فراهم میکند تا دیدگاه دیگری را در نظر بگیرند، حتی اگر عروسکهای دیگر به آن نگاه کنند.
بی جان است، بسیار معقول به نظر می رسد.
و اینکه آنها استفاده از زبان را در این زمینه می بینند، تأیید خوبی بر این فرضیه است.»
ماردل اضافه کرد که این یافته ها باید به جای اینکه مخصوص باربی باشد، در مورد هر نوع اسباب بازی نقش آفرینی اعمال شود. او گفت: «من دید وسیع تری از عروسک دارم.
او میگوید: «[این میتواند] هر شیئی باشد که کودک بتواند حس دیگری را در آن ایجاد کند – یک حیوان عروسکی، یک دستکش فر که با آنها صحبت میکند یا حتی یک دوست خیالی.»
کودکان معمولاً در حدود چهار سالگی شروع به نشان دادن علائم زبان حالت درونی می کنند.
در این سن، آنها شروع به بیان افکار خود با صدای بلند می کنند، که نشان می دهد افکار، احساسات و خواسته های خود و دیگران را در نظر می گیرند.
گرسون گفت: «این مهارتها برای تعامل با افراد دیگر، یادگیری از افراد دیگر و هدایت موقعیتهای اجتماعی بسیار مهم هستند.
“برای ایجاد و حفظ دوستی ها و نحوه یادگیری آنها از معلمان و والدینشان مهم می شود.”
این مطالعه همچنین نشان داد که کودکان وقتی طوری صحبت میکردند که انگار عروسکهایشان افکار و احساسات دارند، فعالیت مغزی در ناحیه شیار گیجگاهی فوقانی خلفی (pSTS) افزایش یافته است.
اعتقاد بر این است که منطقه pSTS در توسعه مهارت های پردازش اجتماعی و عاطفی نقش دارد.